مبانی نظری نقد فرمالیستی معماری
جلسهی یازدهم: نسبت معماری و ادبیات (۱)
گفتیم که معماری سیستمی نشانهای است و از این جهت است که میتوان آن را زبان شمرد. از طرفی، میدانیم که زیبایی در کانون وظایف زبان نیست؛ یعنی فقط برخی از ساختههای کلامی زیباست، که آنها را ادبیات میشماریم. اگر در نشانهشناسی معماری پای زیبایی به میان آید، چنین تمایزی در آنجا نیز پیش میآید. اثر زیبا چگونه نشانهای است؛ قراردادی و نمادین یا انگیخته؟ نشانهشناسانْ زبان را سیستم نشانهای اولیه و ادبیات را سیستم نشانهای ثانویه میشمارند. در معماری نیز فرمهای زیبا دلالت ثانویه دارد. همچنانکه در زبان، سیستم دلالتهای ثانویه بیش از سیستم دلالتهای اولیه در معرض تغییر است، سیستم دلالتهای ثانویه در معماری نیز بیش از دلالتهای اولیهی آن دستخوش دگرگونی است و شایستهی مطالعهی درزمانی.
ویدئوی پیشِ رو جلسهی یازدهم از مجموعه درسگفتارهای «مبانی نظری نقد فرمالیستی معماری» مهرداد قیومی بیدهندی است. جلسهی دهم را میتوانید اینجا ببینید.
مهرداد قیومی بیدهندی
مهرداد قیومی بیدهندی، دانشآموختۀ رشته معماری در مقطع دکتری است. وی دانشیار دانشگاه شهید بهشتی، عضو وابستۀ فرهنگستان هنر و عضو مدعو فرهنگستان علوم است و عضو کارگروه واژهگزینی معماری و شهرسازی فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
آسمانه
«آسمانه» شبکهای است برای انتقال اطلاعات و دانش، و گفتوگو و نقد در زمینۀ تاریخ و تئوری معماری و هنر، پیوندهای معماری و هنر با انسانیات و فرهنگ، و حوزههای میانرشتهای بهویژه در پیوند با رشتهها و حوزههای تاریخ هنر، نقد هنر، نظریۀ ادبی، انسانشناسی فرهنگی، مطالعات فرهنگی، تاریخ فرهنگی، تاریخ اجتماعی، جامعهشناسی تاریخی.
هدف از این کار گرم کردن فضای اندیشه و گفتار در این باره، روزآمد نگاه داشتن علاقهمندان این حوزهها، تعمیق اندیشه، و دامن زدن به گفتوگو و نقد است.
این شبکه در قالبهای وبگاه، کانال تلگرام، گروه تلگرام، اینستاگرام (و بهزودی توییتر و فیسبوک) فعالیت میکند.
درسگفتارهای «مبانی نظری نقد فرمالیستی معماری»
از هر نظرگاهی که به معماری بنگریم و در آن بیندیشیم و مطالعه کنیم و سخن بگوییم، آنچه مهم است عمق نظر و دقت و درستاندیشی و درستکاری و بلندنظری است. آنچه اندیشهی معماری را سترون میکند و آن را از شور و تاب و توان میاندازد اختیار کردن این یا آن نظرگاه و فروگذاشتن نظرگاههای دیگر نیست؛ بلکه سطحینگری در همان نظرگاه، آسانگیری و نابسامانی، و تنگنظری و کم شمردن فایدهی کارهای «دیگران» است.
معماری هرچه باشد و معماران هرچه کنند، آنچه در نهایتْ مقصود معماری است مکانی است که انسانها در آن زندگی کنند. درست است که اندیشهها و ذوقها و ارادهها و میلهاست که در قالب مکانها و بناها تجسد مییابد؛ اما دست آخر، آنچه مقصود همهی آن اندیشهها و خواستهاست همان مکان مصنوع است. ذهن و دست افراد و جمعها، سنتها و فرهنگها در کار میشوند تا در نهایت بِنایی مادی برپا شود. آن بنای مادی ما را به چیزهایی در پس آن، به آنچه بدان انجامیده و آنچه در آن نهفته است و آنچه ذهن و روان ما اقتضا میکند، راه میبرد؛ اما همین راه بردن و دلالت و هدایتِ ما هم بر دوش آن بنای مادی، بر دوش آن هیئت جسمانیای است که بنا و مکان مصنوع و اثر معماری میخوانیمش. این واقعیتْ اهمیت فرم را در معماری و مطالعهی آن نشان میدهد؛ اما نه حکم میکند که از عوامل و نیروهای مؤثر در فرم یا سیاقهای آن چشم بپوشیم، و نه لازم میآورد که در نظر کردن به فرم، بر ظاهر فرم متوقف بمانیم.
آیا میتوان راههایی جست که در خوانش و نقد معماری، به فرم اثر پرداخت و بر آن تمرکز کرد، اما در سطح آن متوقف نماند، گذاشت تا اثر سخن بگوید و به پسِ پشت خود رهنمون شود؟
قصد ما در این درسگفتارها غنی کردنِ نظریِ مبحثِ فرمالیسم در معماری و فرارفتن از اندیشههای رایج و کلیشههای فرمالیستی و پیش نهادنِ رویکرد فرمالیسم ژرف در نقد اثر معماری است؛ رویکردی که از فرم معماری آغاز کند، اما در سطح آن فرونماند و در آن تعمق کند. برای این مقصود، از فرمالیسم روسی در نقد ادبی بهره میگیریم. سخن را از سابقهی پرداختن به فرم در معماری آغاز میکنیم و به شناختن و معرفی اجمالی نقد فرمالیستی معماری برمیآییم. آنگاه به سروقت سنت نقد ادبی/ مطالعات ادبی میرویم و به جستوجوی نظریهها و رویکردهای فرمالیسم ادبی برمیآییم. پیش از آنکه از سفر خود به مطالعات ادبی به سوی معماری بازگردیم، به شباهتها و تفاوتهای زبان و ادبیات با معماری میپردازیم و از لازمههای سفر و تردد بین این دو حوزه میگوییم. آنگاه دستاوردهای خود از سفر به مطالعات ادبی را در میدان نقد و نظریهی معماری میافکنیم و در نهایت، پیشنهاد خود را عرضه میکنیم.
این درسگفتارها در قالب پانزده تا بیست جلسۀ شصت تا هشتاددقیقهای، بهصورت آفلاین و رایگان، عرضه میشود.