درآمدی بر نقد جغرافیایی
از مجموعه هماندیشیهای تاریخ و تئوری معماری و هنر
نقدهای گوناگون از دیدگاههای متفاوت و با تأکید بر عنصری از عناصر هنری به رمزگشایی و معناکاوی اثر میپردازند؛ یکی بر صورت (فرم)، دیگری بر مضمون و آن دیگر بر اسطورههای یک متن تأکید دارند، یکی از دیدگاه روانشناسی، دیگری از دیدگاه جامعهشناسی و یا فلسفی به مطالعه میپردازد. اما این دیدگاهها همواره در طول تاریخ وجود نداشتهاند و همچنین پس از شکلگیریشان در طول زمان ثابت نماندهاند؛ زیرا با دگرگونی پارادایمها، جایگاه عناصر هنری در نقدها و همچنین جایگاه و وضعیت خود رویکردها دستخوش تغییر میگردد. در نیمهی دوم قرن بیستم، بهویژه در اواخر این قرن، شاهد توجهی جدی و بیسابقه به نقش عناصر و عوامل تازهای هستیم، که یکی از آنها فضا و جغرافیاست.
فضا و جغرافیا ارتباط نزدیکی با علوم انسانی برقرار کرده و در آنها اثر گذاشته است. در همین جهت، چندین شاخه بینارشتهای شکل گرفته است که برخی از آنها عبارتند از: جغرافیا-فلسفه، جغرافیا-فیلولوژی، جغرافیا-ادبیات، جغرافیا-توریسم. انبوه این شاخهها و توجهات بیانگر همخوانی و پیوستگی پارادایم پست مدرن با مفهوم فضا، بهخصوص جغرافیاست.
جغرافیا-ادبیات شاخهای بینارشتهای است که در طی دههها، بهویژه دهه گذشته، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این عرصه، مباحث گسترده و گوناگونی طرح شد که به طور جدی از بوطیقای فضای گاستون باشلار آغاز شد و با نظریه های دیگری همچون فضای ادبی موریس بلانشو، فضای درونی هانری مویشو تداوم یافت. اما در دههی ۲۰۰۰ بود که برتران وستفال نظریه رویکرد نقدجغرافیایی (Géocritique) را در مقالهای مهم مطرح کرد و پژوهشهای این حوزه را به طور اساسی متأثر ساخت. نقد جغرافیایی در سال ۲۰۰۵ با کتابی با عنوان نقد جغرافیایی، واقع، خیال و فضا مانیفست خود را یافت. موضوع این گفتار بررسی زمینههای شکلگیری، اصول و دستاوردهای نقد جغرافیایی است.
سخنرانی آقای نامور مطلق در تاریخ اول اردیبهشت سال ۱۳۹۲ از طرف هسته نظریهپژوهی در معماری و هنر و به عنوان یکی از جلسات مجموعه هماندیشیهای تاریخ و تئوری معماری و هنر در دانشکده معماری دانشگاه شهید بهشتی تهران برگزار گردید.
بهمن نامور مطلق
بهمن نامور مطلق، نشانهشناس و دانشیار گروه فرانسه دانشگاه شهید بهشتی است.
او پس از گذراندن دوره کارشناسی مترجمی زبان فرانسه، برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و کارشناسی ارشد خود را در رشته زبانشناسی و آموزش زبان به وسیله رایانه در دانشگاه کلرمون فرانسه و دوره دکتری را نیز در رشته ادبیات تطبیقی در همان دانشگاه گذراند.
هسته نظریهپژوهی در معماری و هنر
از سال ۱۳۸۸ تعدادی از استادان و پژوهشگران دانشکدۀ معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی با هدف تعمیق مبانی نظری هنر و معماری در فضای علمی کشور و تلاش در ایجاد خودباوری سازنده و حقیقی در تولید نظریههای بنیادی و کاربردی در معماری و هنر گرد هم آمدند و گروهی پژوهشی را با مدیریت آقای دکتر هادی ندیمی ترتیب دادند. از جمله فعالیتهای این گروه پژوهشی تهیۀ بانک اطلاعات در زمینۀ نظریههای طرحشده در تاریخ اندیشۀ معماری و هنر، طراحی وبگاه تخصصی، برگزاری جلسات هماندیشی و ... است.
مجموعه هماندیشیهای تاریخ و تئوری معماری و هنر
هماندیشیهای تاریخ و تئوری معماری و هنر نام مجموعه جلساتی است که هر دو هفته یکبار در دانشگاه شهید بهشتی ذیل فعالیتهای هستۀ نظریهپژوهی در معماری و هنر برگزار میشود. در طول چهار سال گذشته، از سال ۸۹ تا به حال، حدود چهل پژوهشگر داخلی و خارجی در این مجموعه هماندیشیها شرکت کردهاند و در موضوعهای گوناگون مربوط به این حوزه (تاریخ و تئوری معماری و هنر) سخنراندهاند. مخاطبان اصلی این جلسات استادان و دانشجویان مقطع دکتری و تحصیلات تکمیلی رشتۀ معماری و گرایشها و رشتههای وابسته است.
با سلام. بابت به اشتراک گذاری این ویدئوی ارزشمند بسیار سپاسگزارم.