آشنایی با پادشاهی ماناها
سلسله نشستهای آموزشی با موضوع موزه ملی ایران
پادشاهی مانا یکی از حکومتهای کوچک زاگرس در هزاره اول پیش از میلاد است و در مقام حکومتی محلی نقش ارزندهای را در معادلات سیاسی فرهنگی منطقه ایفا کرده است. مرکز این پادشاهی در جنوب دریاچه ارومیه بوده و گستره آن اطراف دریاچه ارومیه، بخشهایی از کردستان و آذربایجان امروزی ایران را در بر میگیرد. اطلاعات ما از حدود و گستره این پادشاهی بر دو مبنای متون (عمدتاً آشوری) و کاوشهای باستانشناسی است. در متون آشوری و گاه اورارتویی نامهای پادشاهان و بعضی از اشخاص مانایی به میان آمده، همچنین از مترجمی مانایی در دربار آشور یاد شده که احتمالاً نامههای ارسالی از دربار مانا به آشور را ترجمه میکرده است.
در شهر آشور بعد از ویرانی آن در سال ۶۱٢ پیش از میلاد کتیبهای به دست آمده که احتمال داده میشود به زبان مانایی باشد. با این همه، تنها کتیبهای که از جغرافیای ماناها به دست آمده کتیبه قلایچی بوکان است که به خط و زبان آرامی کهن نوشته شده است. زبانشناسان معتقدند که این کتیبه به زبان خود ماناییها نوشته نشده و احتمالاً این زبان در آن بازه زمانی یک زبان بینالمللی در این منطقه محسوب میشده است. قلایچی بوکان ساختار معمای مرسوم ماناها چون تالار ستوندار و کف سنگفرش را معرفی میکند. آجرهای لعابدار با نقوش ترکیبی، شهرتی جهانی به این محوطه داده است. پنج هزار قطعه استخوان جانوری بز، گوسفند و گاو بدون هیچگونه آثاری از استفاده خوراکی یا تیغه قصابی مؤید مذهبی بودن کاربری این سازه در زمان ماناهاست. باستانشناسان به استناد متن کتیبه و موقعیت آن در جغرافیای تاریخی ماناها، قلایچی را «ایزیرتو» پایتخت ماناها دانستهاند.
از دیگر اطلاعاتی که از ماناها در دست داریم، نام مکانهاست؛ شهرها و ایالتهایی که مستقیماً بخشی از قلمرو ماناها یا در ارتباط با ماناها بودهاند.
این نشست سومین نشست از سلسله نشستهای آموزشی موزه ملی ایران است که در تاریخ ۶ بهمنماه سال ۱۳۹۴ در سالن نشستهای تخصصی موزه ملی برگزار شد.
یوسف حسنزاده
باستانشناس و سرپرست واحد انتشارات موزه ملی ایران
موزه ملی ایران
موزه ملی ايران با قدمتی بيش از هفتاد سال، با دارا بودن سیصد هزار شیء و زيربنايی بيش از بیست هزار مترمربع، بزرگترين موزه باستانشناسی و تاريخ ايران است. این موزه از نظر حجم، تنوع و كيفيت آثار، از موزههای معتبر جهان محسوب میشود. موزه ملی در فرهنگ موزهداری ايران، موزه مادر به شمار میرود.
بسیار عالی و آموزنده بود
سپاس از تحقیق جنابعالی
بسیار آموختم . سپاس
با ساس فراوان، بینهایت خوشحال شدم. اطلاعات بسیار مختصری از این گنجهنه عظیم داشتم، اما ویدوی شما که مشحون آگاهی ها از تلاش شما و همکاران گرامیتان است، افتخار آمیز است. من قسمتی از دوریم از ایران گرامی را با اثار برجسته ای همچون کار شما ، بر خود هموار میکنم. ایرانی با اندوخته های فراوان انسانی و فرهنگی که شیفته گانش را در هر کجا که باشند سیراب میکند. زهی آفرین و افتخار بر همه شما! همچنین از مطالعه ی کتابتان محظوظ و سر افرازم، کوشش هایی عظیمی که همچون ایران همیشه پایدار و پیروز ، دیر پا با عمری جاودان بجای می مانند. دستتان را به گرمی می فشارم. دکتر سهراب نبی زاده.